مبدع تنفس مصنوعی درگذشت
دکتر فارست برد مبدع آمریکایی اولین دستگاه تنفس مصنوعی مدرن در سن 94 سالگی درگذشت.
به گزارش ایرنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، انجمن مراقبت های تنفسی آمریکا در بیانیه ای اعلام کرد که فارست برد در منزل مسکونی خود در یکی از شهرهای ایالت آیداهو درگذشت.ابداع وی که ونتیلاتور ( تنفس دهنده) مدرن نام دارد جان افراد بیشماری را نجات داده است.
فرانک سالواتوره رییس این انجمن گفت: دکتر برد پیشتازی واقعی در طب تنفسی و مراقبت های ریوی بود.
دکتر برد که خلبان بود در نوجوانی هنری فورد و اورویل رایت را دیده بود و در طول عمر خود به عنوان خلبان هواپیمای دوربرد ارتش آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم به تهویه مکانیکی علاقمند شد.کنجکاوی وی به زمانی باز می گردد که در زمان پرواز با یک هواپیمای بمب افکن Junkers 88 با مشکل تنظیم کننده ای که در کابین خلبان برای انتقال اکسیژن به خلبانان آلمانی در ارتفاع بالا بکار می رود، روبرو شد. درس هایی که دکتر برد در حین ارتقای دستگاه یاد گرفت، در نهایت منجر به طراحی دستگاه Bird Mark 7 شد که انجمن مراقبت های تنفسی آمریکا آن را اولین دستگاه تنفس مصنوعی به منظور استفاده برای بیماران به شدت بدحال نامید.
پس از گذشت چند سال، این دستگاه جایگزین دستگاه های دست و پاگیر ریه مصنوعی شد که در بخش های بیمارستان های آمریکا و سایر کشورها به منظور درمان بیماری فلج اطفال مورد استفاده قرار می گرفت.
ابداع دستگاه Baby Bird وی که در سال 1970 معرفی شد، میزان مرگ و میر نوزادان دچار مشکلات تنفسی را به کمتر از 10 درصد رساند.
منبع:
http://etedaal.ir/fa/news
چگونه با نداشتن جزیره در یونان کنار بیاییم؟
پدربزرگ خدابیامرزم همیشه میگفت هیچوقت تو زندگی خودت رو با کسی مقایسه نکن. اون بنده خدا هم انگاری بو برده بود که من تو زندگی هیچ چُخی نمیشم و احتمالا میخواست از نظر روحی آمادهام کنه که بعدها ضربه نخورم. من اما هیچ وقت به حرفش گوش نکردم.
از همون بچگی میگفتم چرا ممدعلی (پسرهمسایه) فلان اسباب بازی رو داره، دفتراش فانتزیه، سوار جتاسکی میشه ولی من دفترهام همه تهیه و توزیع کالاست و به جای جت اسکی از این خرها که تو روحشون سکه میانداختیم سوار میشم. در اکثر اوقات هم مامان و بابا با اهرم «نمره» آتش مقایسه و حسادت رو خاموش میکردن. میگفتن ممدعلی که این امکانات رو داره نمراتش خوبه اما تو چی؟ ورزش رو به زور 10 میگیری!
من هم هیچ وقت تلاش نمیکردم که حداقل برای یک بار نمراتم رو بالا ببرم که ببینم رابطه مستقیم نمره با وضع مالی حقیقت داره یا نه. به هر صورت من با این شرایط بزرگ شدم و هر روزم در مقایسه گذشت تا این که ازدواج کردم و از اون روز به بعد دیگه مقایسه نکردم.
یعنی نتونستم که مقایسه کنم. همسرم لیدا همه مقایسهها رو خودش میکرد و مقایسهای برای من باقی نمیگذاشت. چرا همه ماشین دارن، ما نداریم؟ چرا همه سفر خارجی میرن ما نمیریم؟ چرا همه مو دارن تو کچلی؟ و من مثل پدر و مادرم مقابل این سوالات مسئول بودم.
خیلی دوست داشتم بگم تو هم اگه نمرهات مثل ممدعلی بود هم ماشین داشتیم، هم سفر خارجی میرفتیم هم من کچل نبودم ولی متاسفانه نمرههای همسرم از ممدعلی خیلی بهتر بود و من همیشه مجبور بودم بگم تو هم اگه نمرههات مثل اسکارلت ژوهانسون بود وضع ما این نبود.
اوایل فکر میکرد اسکارلت ژوهانسون یک استاد و دانشمند غربی است و چیزی نمیگفت و فقط با حسرت نگاهم میکرد ولی بعدا که فهمید شخص مذکور کیه قیامتی راه انداخت که نظیرش را در شورشهای عزیزالسلطنه علیه دوستعلی نمیتوان یافت!
آخرین مقایسهای که درگیرش بودیم مقایسه منصفانهای نبود. همین دیروز وقتی خبر رسید که کریستیانو رونالدو هدیه عروسی به مدیربرنامههاش یه جزیره تو یونان داده داغ لیدا تازه شد. آخه این چه خبریه که خبرگزاریها منتشر میکنن؟ مرگ بر بنگاههای خبرپراکنی غربی. یکی مثل این مرفهین بیدرد فوتبالیست که جزیره کادو میدن، یکی هم مثل ما که تا آخرین لحظه دادن پاکت هدیه به صاحب مجلس هی محتویاتش رو میشمریم که یه موقع زیاد نباشه.
حالا هم لیدا گیر داده که چرا عروسی خواهرش تو یونان زمین ندادیم. بهش میگم بابا جان! اون موقع یونان وضعش مثل الان نبود که. زمین گرون بود. این قیمتها مال الانه که بحرانی شدن و زمین و زمان تو یونان کشیدن پایین! آره ... مثلا الان که قیمتها پایینه من میتونم جزیره تو یونان بخرم. من تو این چهل و سه سالی که از خدا عمر گرفتم یه بیست متری اطراف یه دشتی دارم که منتظرم آباد بشه، یه توالت بین راهی درست کنم که منبع درآمدزاییام بشه! یونانم کجا بود؟ من تا حالا تو عکس هم جزیره ندیدهام! حالا هم نمیدونم چیکار کنم. به نظر من همه باید یه ممدعلی داشته باشن که بتونن با اون «نرسیدن»هاشون رو توجیه کنن، ولو الکی و به دروغ. چاره دیگهای هم مگه هست؟
منبع:
عشـــق ، این شعله که به دار و ندارم افتاد
گـره ای بـود کـه در رشتــــه ی تـارم افتاد
جانــــم از راه گلو داشـــــــت می آمـد بالا
آنچنان سخت کـه یـک دفعـه فشــــارم افتاد
آخـرین نامـه از دســـــــت مـن آنجایــی که
گفتـه بودی که تـورا دوســــت ندارم ، افتاد
چه بگویم به چه طرزی دل و جانم میسوزد
عشــــــق این شعله که بر دار و ندارم افتاد
اتفاقی در مسیر زندگی هیتلر که مسیر جهان را دگرگون ساخت
اتفاقاتی که در مسیر زندگی ما انسان ها می افتد،ظاهرا تنها بر زندگی خود ما و خانواده مان تاثیر گذار است،اما همیشه این گونه نیست،بر طبق یک اصل در علم فیزیک که به نظریه ریسمان معروف است،ارتعاش یک ذره بر کل محیط اطراف و حتی جهان تاثیر گذار است،در این مطلب خواهید دید که چگونه یک اتفاق بسیار ساده در زندگی شخصی هیتلر بر کل سرنوشت جهان تاثیر گذار بوده است.
آدولف هیتلر از سنین نوجوانی علاقه شدیدی به هنر از جمله نقاشی کردن داشت ولی پدر اون همواره از وی می خواسته است که کارمند اداره گمرک بشود،هیتلر در ابتدا به خواسته های پدر تن داد ولی در نهایت تصمیم خود را بری پی گیری علاقه خود گرفت.
اکتبر ۱۹۰۷ هیتلر جوان تقاضای شرکت در کنکور رشته طراحی مدرسه ای گره هنرهای زیبای شیلرپلانتز را داشت،در روز اول امتحان صد و دوزده داوطلب در امتحان مردود شدند ولی آدولف هیتلر جوان توانست از مرحله اول امتحان عبور بنماید.
اما در امتحانات روزهای بعد هیتلر مردود شد،مدیر مدرسه هنرهای زیبا تاکید داشت که هیتلر استعداد لازم را برای نقاش شدن ندارد.در اکتبر ۱۹۰۸ هیتلر جوان بار دیگر تصمیم سعی کرد که به مدرسه هنر وین وارد شود ولی این بار نقاشی وی به قدری ضعیف بود که اجازه شرکت در امتحانات مدرسه هنر را نیافت.
هیتلر در کتاب نبرد من از این اتفاق بعنوان یک ضربه ناگهانی و صاعقه مرگ بار یاد کرده است.پزشک خانواده هیتلر بنام ادوارد بلوخ که در آن زمان وظیفه مراقبت از مادر هیلتر را داشت،می گوید در آن زمان”هیچ وقت مرد جوانی را این چنین غمگین ندیده بود.همه تلاش های هیتلر برای ادامه تحصیل با شکست مواجه می شد و این مساله ضربات جبران ناپذیری بر روح و روان هیتلر گذاشت.
آنچه در روز هشتم اکتبر سال ۱۹۰۸ رخ داد از این قرار بود:شورایی متشکل از نقاشان،حکاکان،طراحان و معماران بی رحمانه درباره سرنوشت مرد جوان تصمیم گرفته بودند.آنها در عرض یک دقیقه به هیچ ملاحظه ای حکمشان را صادر کرده بودند:این آدولف هیتلر در هنر هیچ آینده ای ندارد.چه می شد اگر آکادمی هنر تصمیم دیگری می گرفت؟چه اتفاقی برای او می افتاد اگر در همان دقیقه شورا آدولف هیتلر را می پذیرفت؟اگر چه آن لحظه مسیر زندگی یک نفر را تغیر می دادند،اما همزمان مسیر جهان هم با آن تغیر می کرد،قرن بیستم بدون نازیسم چگونه قرنی می شد؟آیا اصلا در جهانی که آدولف هیتلرش نقاش بود جنگ جهانی دومی در می گرفت؟[*]
اینگونه بود که با سختگیری های بی مورد مسیر زندگی یک هنرمند،که می توانست به یکی از بزرگترین هنرمندان جهان تبدیل شود،از مسیر اصلی منحرف شد و وی را به بیراهه ای کشاند که تبدیل به بزرگترین جنایتکار قرن بیستم نمود،و علاوه بر تخریب و ویرانی گسترده منجر به مرگ نزدیک به هشتاد میلیون نفر شد.در حالی که بعدها با نقاشی هایی که هیتلر کشید ثابت کرد که استعداد تبدیل شدن به یک نقاش را دارد،اگر مسیر زندگی هیتلر عوض نمی شد و جنگ جهانی دوم در نمی گرفت،هم اکنون برخی از کشورهای اروپایی همانند آلمان و روسیه قدرتی دقیقا برابر با آمریکا را در همه حوزه ها داشتند و شاهد یک جهان چند قطبی بودیم،ممکن بود هم اکنون اسرائیلی نیز در کار نباشد زیرا شکل گیری اسرائیل و انتقال یهودی ها به فلسطین به بهانه جنگ جهانی دوم و هلوکاست انجام شده بود.هرچند ممکن است عده ای تصور نمایند که ایدئولوژی نازیسم در آلمان وجود داشت و زایده پیمان ورسای و جنگ جهانی اول است،ولی آلمان به اندازه کافی از جنگ جهانی اول ضربه دیده بود و دچار فقر و ویرانی شده بود،و موتور محرک نازیسم بدون هیتلر و گوبلز که قدرت سخنرانی و کاریزمای بسیار بالایی داشته اند،عملا نمی توانست راهی به پیش ببرد.
ممکن است روزی ذره ای که با ارتعاشش کل جهان را به ارتعاش وادار نماید و یا با یک رفتار مسیر زندگی فردی که کل جهان را دگرگون می کند عوض کند،خود ما باشیم.اندکی بیشتر مراقب رفتار خود با سایر انسان ها در همه زمینه ها و راندن انسانها و نامید کردن و سرشکسته کردن انسان ها باشیم و شاید این ضرب المثل شیرین پارسی که “به خاطر میخی، نعلی افتاد بخاطر نعلی، اسبی افتاد بخاطر اسبی، سواری افتاد بخاطر سواری، جنگی شکست خورد بخاطر شکستی، کشوری نابود شد و همه بخاطر کسی بود که میخ را محکم نکوبیده بود”بدون ارتباط با این موضوع نباشد.
تعدادی از آثار هنری هیتلر
———-
برخی از منابع این نوشتار
هیتلر یوآخیم فست
مجله عصر اندیشه شماره ۷
نبرد من آدولف هیتلر
[*]آدولف هیتلر دو زندگی،امانوئل اشمیت
حالا که شده نوبت وام من ، از این رو
اینقدر مشو جان رضا ضامن آهو
زُوّار تو هستند ز هر قوم و ز هر رنگ
سر گرم طواف تو به هر شکل و به هر بو
پرسید کسی ، میرسد آیا به جلو دست؟
گفتم که: من اینجا ، چه خبر دارم از آن تو !
چون قوّت چشمان مرا حدّ و حدودی ست
حتی اگر اقدام کنم با خم ابرو !
در صحن هم آقا ! به خدا بود نصیبم
گه دسته ی جارو و زمانی خود جارو
پهلوی ضریح توام اما به چه وضعی!
خدّام تو نگذاشت برایم پک و پهلو
با فلسفه و منطق و طب کار ندارم
بیمار تو را نیست نیازی به ارسطو
صد بار برانی اگرم از درت ، آقا !
این زائر آواره مگر میرود از رو ؟!
ناصر فیض
نشانه های هک شدن سیستم
بسیاری از کاربران ممکن است با دیدن بعضی نشانه ها در سیستم خود فکر کنند که هک شده اند و یا اطلاعاتشان مورد حمله هکر قرار گرفته است. ولی آیا سیستم آنها هک شده است؟
در ادامه مطلب نشانه های هک شدن سیستم را آموزش خواهیم داد.
پیام اخطار تقلبی آنتی ویروس
پیام های خطری که خیلی ناگهانی روی صفحه مانیتور ظاهر می شود تا به شما بگویند در خطر هستید، همیشه همانی نیستند که به نظر می آید. بعضی از این پیام ها حتی ممکن است از شما برای فعال شدن، درخواست کد فعال سازی بکنند در حالی که بقیه ممکن است از شما بخواهند کلیدی را فشار دهید تا سیستم شما را پاک کنند. تقریبا تمام پیام های آنلاین از این دست تقلبی اند و نباید روی آنها کلیک کنید. اما همین که شما این پیام ها را می بینید به این معناست که احتمالا سیستم تان پیشاپیش آلوده شده است.
اول از همه همیشه ظاهر آنتی ویروس خود را به خاطر داشته باشید. پنجره های خطر آنتی ویروس شما صددرصد با این پیام های تقلبی تفاوت اساسی دارد. در ضمن روی هیچ چیز کلیک نکنید. با کمک Ctrl + Shift + Escap پنجره Task Manager را باز کنید. فایلی که به آن مشکوک هستید را در فهرست نرم افزارهای در حال اجرای خود پیدا کرده و ببندید.
پیدا کردن آن نباید چندان سخت باشد چون معمولا بار پردازشی زیادی می برند. سپس کامپیوتر خود را ریستارت کرده و با نگه داشتن کلید F8 در زمان بوت شدن سیستم وارد محیط Safe Mode شوید. در اینجا با آنتی ویروس یا هر نرم افزار ایمنی دیگر مثل Malwarebytes سیستم خود را اسکن کنید و بدافزار یافت شده را پاک کنید.
پس از آن بهترین کار این است که اگر قبلا بک آپی از سیستم گرفته ای آن را دوباره ذخیره کنید و امیدوار باشید که از شر بدافزار فوق خلاص شده اید.
پسورد اکانت شما تغییر کرده
اگر زمانی که تلاش می کنید به یکی از سرویس های آنلاین خود مثل ایمیل، هاست یا حتی حساب بانکی خود دسترسی پیدا کنید با این پیام که پسورد شما درست نیست مواجه می شوید احتمال زیادی هست که پسورد شما هک شده باشد. البته اگر مطمئن هستید که پسورد را درست وارد کرده اید.
قبل از اینکه بترسید و سر مانیتور داد بکشید، دقت کنید که اصلا پسورد را درست وارد کرده اید یا نه. در بیشتر مواقع اتفاقات ساده ای مثل روشن ماندن Capslock یا فارسی بودن صفحه کلید می تواند پسورد شما را به هم بریزد. اگر نه، تلاش کنید از گزینه من پسوردم را فراموش کردم یا I’ve Forget my password که در همه سایت ها وجود دارد، استفاده کنید و به سرعت پسورد جدید را تغییر دهید. توجه کنید که در این شرایط اگر اکانت دیگری دارید که از پسورد مشابه استفاده می کند حتما آن را هم تغییر دهید. البته اساسا استفاده از پسوردهای مشابه کار خوبی نیست. توجه کنید که اگر این اتفاق روی کارت بانکی شما افتاده سریعا با بانک تماس بگیرید تا حساب شما را ببندند.
رفتار عجیب موس کامپیوتر
نشانگر موس شما در صفحه به دلخواه خودش حرکت می کند، نه فقط حرکت تصادفی بلکه گاهی حتی برنامه ای را اجرا کرده یا به وب سایتی وارد می شود. خوشبختانه این نوع از هک اتفاق بسیار نادری است.
متاسفانه باید گفت که اگر چنین چیزی را تجربه می کنید به این معنا است که توسط یک هکر حرفه ای هک شده اید. در این حالت تنها یک متخصص حرفه ای می تواند مشکل شما را حل کند. البته در عین حال کارهای ساده ای هست که باید انجام دهید.
اول از همه ارتباط خود با اینترنت را قطع کنید. سپس در اولین فرصت با استفاده از گوشی یا هر کامپیوتر دیگری که مطمئن هستید پاک است، پسورد تمامی اکانت های آنلاین خود را تغییر دهید. به خاطر داشته باشید که پسورد بانک ها اولویت دارند. کامپیوتر آلوده را در وضعیت Safe Mode روشن کرده و با استفاده از آنتی ویروس آن را اسکن کنید.
برای ورود به Safe Mode کافی است هنگام روشن شدن سیستم چند بار کلید F8 را فشار دهید. در نهایت اگر از سیستم خود بک آپ دارید، اکنون وقت بازیابی آن است. توجه کنید که در صورت بروز این اتفاق، مشورت با یک کارشناس کامپیوتر بهترین راه ممکن برای شماست.
شما را زیر نظر دارد!
چراغ وضعیت وب کم شما خود به خود خاموش و روشن می شود یا حس می کنید چیزی در سیستم درست نیست! اگر چنین اتفاقی برای شما افتاده، شما حتما هک شده اید. این نوع هک همان اتفاقی بود که سال پیش سروصدای زیادی در آمریکا به پا کرد.
روی وب کم خود را بپوشانید یا اگر می توانید آن را به کلی قطع کنید. سیستم را مجددا راه اندازی کرده وارد Computer شوید. از System Properties وارد Remote setting شوید. در این قسمت تیک کنار گزینه زیر را بردارید:
Allow Remote Assistance connections to this computer
منبع